دشت سینه
16 Dec 2015
غزل
عشقِ ما چون گَردِ راهت، در هوا باشد، حسین!
گوشه گوشه دشتِ سینه، نینوا باشد، حسین!
دل به گِردِ کعبه ی عشقت، بگردد گَردوار
سینه ها در مروه ی غم، با صفا باشد، حسین!
کاروانِ عشق و حق در، دشتِ سینه چون نشست
خیمه ی ایمان به دستِ دل، به پا باشد، حسین!
دل سرِ سجّاده ی باور، چو می خواند نماز
عشق در محرابِ ایمان، پیشوا باشد، حسین!
بی وفایی می کند اختر، به قلبِ آسمان
مهرِ تو چون ماه لشکر، با وفا باشد، حسین!
مشکِ چشمان پاره پاره می شود از تیرِ اشک
دستِ سقّا تا که پیکر، جدا باشد، حسین!
می زند دستان غم چنگی، چو بر قلبِ رباب
سوزِ سازِ سینه هامان، پر نوا باشد، حسین!
تا که قرآن را سرِ نیزه، بَرَد دستانِ کفر
حق به روی بامِ ایمان، چون لوا باشد، حسین!
پیکرت تا لاله گون شد، روی صحرای بلا
سینه ی «خوشدل» ز داغت، در عزا باشد، حسین!
کلِّ ایّامِ دلِ ما، تا که عاشورای توست
کلِّ دشتِ سینه هامان، کربلا باشد، حسین!
general.info-qr | |
العنوان | دشت سینه |
المؤلف | سید صادق خاموشی |
المشارکة فی | 1394/09/25 |
general.info-tags |
ألآراء