بسم اللّه

ستاره ها

‎23 Dec 2016

ستاره ها...

سر روی زانوی عمه گذاشت.

خوابش نمی برد.

می ترسید...از تاریکی...از خرابه ها...

به آسمان نگاه کرد...آسمان خاموش بود...انگار ستاره هایش را گم کرده بود.

ستاره ها همه اینجا بودند...در زمین...سوار بر دوش نیزه ها!

ستاره ها را شمرد:

علی اکبر...

قاسم...

عمو عباس...

...

به بابا که رسید،صبح شده بود.

بابا...ستاره نبود...خورشید بود!

 


معلومات الاثر
general.info-qr
العنوانستاره ها
المؤلفدنیا اسکندرزاده
المشارکة فی1395/10/03
general.info-tags معرفی_جایگاه_امام_حسین(ع)

ألآراء