به فدای خواهری که بخاطر برادرش چه قدر درد و رنج کشید
10 Dec 2016
خاطرات حضرت زینب س خطاب به برادرشان در روز اربعین
گیرم که نفس می کشی و جان به تنت هست گیرم که هنوز یوسف من پیرهنت هست
گیرم که بگیرم بغلم پاره تنت را گیرم که مداوا کنم اصلا بدنت را
با نیزه ی رفته به دهانت چه کنم من؟ با لخته ی خون روی لبانت چه کنم من ؟
یادم نرود صحنه ی بسمل شدنت را هنگام بریدن به زمین پا زدنت را
دیدم که سنان نیزه به پهلوت فرو کرد از پشت کسی پنجه به گیسوت فرو کرد
سنگی به سرت خورد و دگر هیچ ندیدی خواهر به فدایت چقدر درد کشیدی
من آمدم از تل که ببوسم بدنت را از گرگ بگیرم کفن و پیرهنت را
وقتی که رسیدم سرت از پشت جدا بود این عاقبت خواهری من به شما بود
معلومات الاثر
general.info-qr | |
العنوان | به فدای خواهری که بخاطر برادرش چه قدر درد و رنج کشید |
المؤلف | مریم سادات حسینی امامی |
المشارکة فی | 1395/09/20 |
general.info-tags | #طریق_الحسین |
ألآراء