بسم اللّه

بهار می جوشد

‎20 Jan 2016

بهار می جوشد

 

 

هنوز از دل  من لاله زار می جوشد

زمین که داغ ببیند ،بهارمی جوشد

سی و سه دانه دلم را به نخ کشیده غمی

سی و سه خوشه که هفتاد بار می جوشد

من از حوالی  ظهر فرات می آیم

که جای چشمه از آن نیزه زار می جوشد

که تکه تکه دلم خاک رفته در آنجا

که هر کجا بنشینم مزار می جوشد

پیاده فصل شکفتن به راه افتادم

به پای زخمی من گل انار می جوشد

چهل شراره وزید و چهل شکوفه شکفت

که اربعین تو در کوله بار می جوشد

حسین ،بار امانت به من سپرد چنین

که از غلاف غمم  ذوالفقار می جوشد

درون سینه ی من زینبیه ای  برپاست

که دیگهای غزل  سوگوار می جوشد

هنوز منتظر بازگشت سقاییم

هنوز در دل ما انتظار می جوشد  

دوباره پای پیاده به راه افتادیم

دوباره طبق قرارش، بهار می جوشد

              یزد – عالیه مهرابی -09131581245

 


معلومات الاثر
general.info-qr
العنوانبهار می جوشد
المؤلفعالیه مهرابی
المشارکة فی1394/10/30
general.info-tags

ألآراء