بسم اللّه

چند روز زندگی در وطن

‎20 Jan 2016

تمام سال را اندیشیدم که چرا طعمِ این سفر فرق داشت با دیگر سفرهایم تا حدیث شریفی روزی ام شد که می گفت زیارت سیدالشهدا همانند زیارت خداست در عرش الهی!

جواب را یافتم. من گمشده ای بودم در مسیر زندگی. نمی دانستم کجایم و چه می خواهم اما فطرتم می دانست که من، همان قطره ی کوچکم که از دریا جدا شدم و این سفر مرا به آن دریا نزدیک می کردم.

نمی دانم چگونه بگویم اما همین قدر فهمیدم که این سفر خاص بود چون برابرِ زیارت خداست در عرش.

من، دور افتاده ام از حریم الهی و روحم رنج می کشد و من نمی فهمم این رنج را و گم شده ام در پیچ و خم زندگیِ بیهوده‎ ‏ام. وقتی سه روز فقط می‎‏روم تا برسم به حریم امامی که زیارتش برابرِ زیارتِ الله است در عرش یعنی سه روز از تمام بندهایی که بر روح بیچاره‎ام کشیده ام رها می‎شوم. آری برای ورود به حریم الهی باید رها شد از هر چه بندِ زمینی.

این سفر خاص بود چون هدفش با هدف اصلی زندگی یکی است. انسان آفریده شد تا به سوی خدا برود و سعادتمند کسی است که به لقاءالله برسد.

من سه روز به هر شکل و سختی‎ای که باشد می‏ روم تا اندکی از طعمِ شیرینِ لقاءالله را بچشم. برایِ منی که تبعید این زمینِ خاکی شدم غنیمت است این چند صباح نفس کشیدن در طریق الحسین و حیات گرفتن برای تلاشی دوباره برای به سوی خدا رفتن.

سه روز پیاده رفتن در طریق الحسین و رسیدن به کربلای حسین یعنی چشیدنِ طعمِ بودنِ در وطن برای انسانی که تمام عمر محکوم است به تبعید.


معلومات الاثر
general.info-qr
العنوانچند روز زندگی در وطن
المؤلفزهرا محمودی
المشارکة فی1394/10/30
general.info-tags #پیاده_روی_اربعین #طریق_الحسین

ألآراء

جواد (1394/10/30) خیلی خوب