هوای کربلا
15 Jan 2016
بسمه تعالی
نه شعری
نه خیالی
نه هوای کربلایی
دل عاشق چه کند؟
باز نگاهی
همه عالم شده اند مست هوایت
و به شوق کربلایت
شود هر لحظه بسی جان به فدایت
به فدای حرم و بیرق و این صحن و سرایت
من پابسته ی دل خسته ی افسرده نشستم که کنی گوشه نگاهی
شده هر دم نفسم همدم آهی
چه حالی
چه صدایی
چه نوایی
چه دل انگیز خیالی
شده ام هم قدم و همره عشاق هوایی
در این نور الهی
به مسیر کربلایی
و تو ای خاک نگو کرب و بلایی
که تو عرش کبریایی
تویی محشر کبری
تویی صحن دل آرا
تویی اعظم و والا
تویی کعبه دل ها
الهی که شوم قدم سای مسیرت
شوم همره عشاق بصیرت
و تو آقا چه کنم تا که کنی گوشه نگاهی
بگیری تو دو دستم
کنی عاشق و مستم
و چنان مست که غیر از تو ندانم
چه بگویم که بسی درد در این سینه نهفته
منم آن عاشق دلداده ی خسته
که در این قفس سنگی این نفس اسیر است و
به امید بشیر است و
فقیر است
و در حسرت آن خیر کثیر است
دگر شعر ندارد سرهمراهی این عاشق پابسته که ز یک سو
بود در قفس نفس و دگر سو
بود در غل و زنجیر لیاقت
که ده حسرت هر روز و شبش
فقط گوشه نگاهت
که فرستد دل خود را به زیارت
به پابوسی سردار کرامت
میان همه عشاق فقط جای من بی سر و پا نیست
اگر لطف شما شامل بیچاره گدا نیست...
general.info-qr | |
العنوان | هوای کربلا |
المؤلف | فروغ آسایش |
المشارکة فی | 1394/10/25 |
general.info-tags | #پیاده_روی_اربعین #طریق_الحسین |
ألآراء