بسم اللّه

شیر آب تکیه امشب اشک ریخت

‎28 Dec 2015

من سیه پوشم ولی در فکر ماتم نیستم

چون که مَحرم نیستم اهل مُحرم نیستم

باز وقت نوحه شد ، در خلق عالم شورش است

من که آرامم شریک اشک عالم نیستم

مرد می خواهد بگرید پا به پای روضه ها

من که هستم ؟ هر که هستم مرد این غم نیستم

اشراف اولاد آدم شد سرش بر نیزه ها

بر دلم این داغ اگر سرد است ، آدم نیستم

دم گرفتن های من چیزی به جز تکرار نیست

بی نصیبم ، اهل این شور دمادم نیستم

اینکه دیشب بستم و امشب شکستم عهد بود

مثل اهل کوفه ام ، آری مصمم نیستم

کم زیارت خوانده ام ، کمتر روایت دیده ام

رشته ی ایمانم و انگار محکم نیستم

در دل من هیاتی امروز بر سر می زند

با غم تو یک نفر هستم ولی کم نیستم

چکه چکه شیر آب تکیه امشب اشک ریخت

وای بر من ، وای بر من ، من که آن هم نیستم


معلومات الاثر
general.info-qr
العنوانشیر آب تکیه امشب اشک ریخت
المؤلفعلی سلیمانی
المشارکة فی1394/10/07
general.info-tags

ألآراء