موکب به موکب
25 Dec 2015
تا انتهای مرز جاده گریه کردم
این جاده را پای پیاده گریه کردم
کل مسیر از اشک هایم مست می شد
انگار چندین جرعه باده گریه کردم
پای برهنه راه می رفتند و من هم
این صحنه ها را فوقالعاده گریه کردم
بوی غذای گرم باعث شد که هر روز
موکب به موکب بی اراده گریه کردم
مردی صدا میکرد "اُشرُب مای زائر"
آنقدر با این حرف ساده گریه کردم
روی قلم دوش عمو ها دختری بود
پشت سر این خانواده گریه کردم
روز چهلم روبروی گنبد شاه
جای رقیه ایستاده گریه کردم
بالای سر بر شاه بی سر روضه خواندم
پایین پا بر شاهزاده گریه کردم
معلومات الاثر
general.info-qr | |
العنوان | موکب به موکب |
المؤلف | علی کاوند |
المشارکة فی | 1394/10/04 |
general.info-tags |
ألآراء