مرثیه های تاریخی
18 Dec 2015
(1)
ناله ی کودکان امانش را بریده
چه قدر نبودنت حس می شود...
کجایی؟
ای قهرمان روز های تاریخی
...
چه عصر زجر آوری است
وامشب
دیگر صوت قرآنش را نخواهی شنید
آن پنجمین آل عبا...
(2)
این روز را پایانی نیست...
به چه می اندیشی رباب
قاری بر سر نیزه تو را می خواند
بشتاب
روز هایی در پیش خواهی داشت
روزهایی غم انگیز وفراموش نشدنی
بشتاب...
این حکایت را پایانی نیست...
(3)
اگر می خواهی به ویرانه بروی...
آری
همان ویرانه ای که...
رد این قطره های خون را بگیر
که از بوسه خار بر پاهایش مانده است
در آن جا هنوز گهواره ای خالی تکان می خورد
گهواره ای که شاید برای من خالیست
لالایی می خواند
باسوزی فراتر از هزار و چهارصد سال...
و چه دوران غریبی است سه سالگی
معلومات الاثر
general.info-qr | |
العنوان | مرثیه های تاریخی |
المؤلف | سجاد اکبری فر |
المشارکة فی | 1394/09/27 |
general.info-tags |
ألآراء